سـایــدا جــانسـایــدا جــان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

❤ سـایـدا : سایـه ی مـادر ❤

42. مژده آمدنت

پـــر نسس ســایـدا ؛ پارســال ! 3 آذر ساعــت 9 صبــح ... روزی بود که بزرگ ترین هدیه را از جانب خدا گرفتم . جواب آزمایشم + شد و فهمیدم که " تــو " مهمـان دلــــم شدی . حال مـن و پــدرت هم كه ديدنی بود . يعنی ميگی بايد باور كنم كه تو ی روزيی ی نقطه بودی ؟! حالا برای خودت خانومی شده ای ، شیرین شده ای ، دل می بری . دوستت داريم ، پرنسس تابستانی ام  . ...
3 آذر 1391

37. شیطنــت

جــــــــان  مـــادر ؛ ببـین چ کــــــردی با صورتـت زیبـــایـ ت ،    ناخن کشیدی میان ابروهایت دو ستـت دارم بی تا /. فقــط تـــــــــــــــــــــو ...
14 آبان 1391

36. قهقهـه

پـر نسـس زیبــای من ؛ در 3 ماه و 16 روزگــی اولین قهقهه زندگی ات رو زدی و مـــــن غرق شـدم در يك عالم شادی . فــــدای خودت و اون خنديدن ات مــــــادر . سایـدا ! تو براي من يعني ، " همه چيــــــــز " . همه چيزم ! دوسـتـت دارم
12 آبان 1391

29. پستونک

جـ ان م ـاد ر ، نف سـم ؛ از 20 روزگـیت تلاش میکردم ک پستونک ب دهـان بگیــری اما تــو خوشت نمی آمد و پس میزدی ، و من بی خیـال پستونـک شدم . ب پیشنـهاد دوستـان چند روز پشت هم کنـارت مینشـستم و با پس زدنـت مبـارزه میـکردم ، ک بلاخـره موفـق شدم ... شروع مک زدن تـو 34 روزگی ات بود . و در حال حاضر ک 86 روزت است عاشق پستونک ات هستی ... با پستونک ب خواب میروی ، با پستونک ساکت میشوی و از گریه کردن دست میکشی و ... می پرستمــت گــل گنـدمم /. 4 روز دیگر 3 ماهـه میشوی سا یــد ای من . ...
20 مهر 1391

27. گوشـواره

عشــــــق زندگی من ! امروز من و تـو ، بابایی رفتیم مطب دکتر عادل تا گوش ت را سوراخ کنیم . در مسیر راه تمام مدت استرس داشتم ... طاقت تماشای آن لحظه را نداشتم اما خب چاره ای نبود ... دکتر کارش را شروع کرد ، تـو چنان گريه ای سر دادی كه جگــــرم برایت كباب شد . مـادر   فــــــدای اون اشكهای پاك و زلال ات ...   2 هفته دیگر گوشواره ای ک عمـه جونـت هدیه آورده را جایگزین این گوشواره می کنم . مبارك ت باشد سایــدا جان . ...
9 مهر 1391

26. پارک

دلـ نـشیـن مـن ؛ دیروز با هم رفتیم پارک ... مـن  ، تـو  ، آقای پـدر و یه هوای پاییزی . دلبنـدم كنجكاوانه به اطراف ت نگاه ميكردی و از خودت صدا در می آوردی و من مهو تماشای تــــو . و بعد از کلی عکس انداختن کم کم خسته شدی و آرام در آغوشم خوابیدی ... تـو عزيز ترينی ، برای مــــن خـدا را سپاس برای دا شتـن ت ... ...
8 مهر 1391

19. مــاه من

تـو آمدی و بهترین ملودی دنیایـم شد صدای تپش قلــبت تـو آمدی و نگاهت شد چهارچوب قاب دیدگانــم تـو آمدی و بر بلندترین احساسات مــا درانه ام پرچم فتح برافراشتی تـو آمدی و مرا مـــادر کردی ب تمام وسعت معنـا . .   " روز آفرينش ات مبـــارك نوگل باغ زندگی مان" پرنسس من ؛ عاقبت آمدی و چـه خوش آمدی عزیزکـــــــــــم . دوستت دارم فرشته كوچكم .  + قد 46 و وزن 2800 و دور سر 33 ...
30 تير 1391