78. ب یاد پارسال
آرامش بی نهایت من !
نمی دانی امروز چقدر ب یاد دوران بارداریم افتاده ام .
پارسال این روزها ، خاطره های خوب را برایم تداعی می کند .
روزهایی را یاد می کنم که مهمان دلم بودی ، کوچک بودی ، خیلی کوچک !
جنینی که با تکان دادن دست و پاهایش قلبم را می لرزاند هر بار ...
می دانی آن روزها آرزویم این بود ک چشمانم به جمال تــو روشن شود .
ببینم که به پدرت شباهت داری یا به من ؟!!
و حالا تـو در آستانه ی 1 سالگی هستی نــازنینم .
چقدر زود بزرگ شدی همه ی هستی من .
چقدر زود این 1 سال گذشت !
قلبــــــــم ؛
قلبم ، فدای تو یک ساله ی پاک !
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی