53. واکسن 6 ماهگـی
پــرنسس کوچولوی من ؛
امروز ب همراه آقای پدر رفتیم مرکز بهداشت برای زدن واکسن شما ..
لحظاتی قبل از واکسن برایمان آواز می خواندی و می خندیدی .
ولی وقتی درد را احساس کردی چنان گریه ای سر دادی ک جگرم آتش گرفت .
مادر فدای اشک های پاکت .
دوستت دارم بی تا /.
+ قد 65 و وزن 7.500 ، دور سر 42
مامانی از دیروز غروب تب کردی ...
تبت هم نسبتا بالا بود .
دیشب تو خواب همش ناله می کردی الهی بمیرم برات مادر .
تا صبح بالاسرت نشستم و پاشویت کردم .
خداروشکر صبح تبت پایین اومد و الانم داری برای خودت آواز می خونی .
مادر فدات صدای قشنگت .
همیشه خوب باش نابغه ی تابستانی من .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی